صفت در زبان انگلیسی- آموزش adjective در زبان انگلیسی

صفت در زبان انگلیسی- آموزش adjective در زبان انگلیسی
صفت، واژه یا عبارتی است که اسم یا اسم مصدر را توصیف می کند. نکته قابل توجه این است که صفت، مفرد است. صفت در زبان انگلیسی اغلب اوقات یک نقش وابسته دارد. حتی برای تعریف صفت، باید بگوییم که صفت کلمه ای است که یک اسم را توصیف میکند. در اصل صفت ها، کیفیت و چگونگی افراد، اشیاء، مکانها و … را بیان میکنند. دو نکته را در مورد صفت در زبان انگلیسی هیچوقت فراموش نکنید:
- صفت تنها یک حالت دارد:
یعنی اینکه با اسم مفرد یا جمع، مذکر یا مونث به طور یکسان به کار میرود. برای مثال:
A green car
A red rose
A large tree
An open door
- جایگاه صفت در انگلیسی دقیقا برعکس فارسی است.
در انگلیسی صفت قبل از اسم و در فارسی بعد از آن میآید. برای مثال:
Blue car èماشین آبی
انواع مختلف صفت (Adjective)
صفت ها در زبان انگلیسی انواع مختلفی دارند و هر کدام جایگاهی و ترتیبی برای قرار گرفتن در جمله دارند که باید جایگاه و ترتیب قرارگیریشان را بلد باشیم . صفات برای توصیف هر اسم به چند دسته تقسیم میشوند :
- صفات عددی ( Numeric adj) مثل : five, ten, six و غیره
- صفات کمی(Quantitative adj)مثل :few, more, all, some, half, more than enough و غیره
- صفات کیفی (Quality adj)مثل: old , young ,beautiful و غیره
- صفات ملکی(Possessive adj)مثل :my , your , his , her , its , our , your , their
- صفات استفهامی(Intrrogative adj)مثل : which, whose, what و غیره
- صفات اشاره (Demonstrative adj) مثل : this, that, those, these و غیره
- برای توصیف چیزی از روی رنگ (Color)
- برای دادن ایده و نظر (Opinion) مثل :good, pretty, right, wrong, funny, light, happy, sad full, soft, hard و غیره
- برای توصیف چیز ها از روی اندازه(Size) مثل : big, small, little, long, tall, short, same as و غیره
- برای توصیف کردن افراد از روی سن انها (Age)
- برای توصیف کردن اشیا از روی شکل و حالت مثل :round, circular, triangular, rectangular square, oval و غیره
- برای توصیف اشیا از نظرجنس(Material)
- برای توصیف کردن از نظرمسافت (Distance) مثل : long, short, far, around, start, high, low و غیره
- برای توصیف کردن از نظردما(Temperature) مثل : cold, warm, hot, cool و غیره
- برای توصیف از نظر زمان (Time) مثل : late, early, dinner, lunch, day, morning night و غیره
ترتیب یادگیری ساختار گرامری صفت معمولا به شکل زیر است( از چپ به راست خوانده شود):
جنس+ مکان+ وجه وصفی(هدف)+ رنگ+ شکل+ سن، دما+ اندازه+ کیفیت و ویژگی+ عدد اصلی+ عدد ترتیبی+ حرف تعریف
به مثال های زیر دقت کنید:
.My father is a tall man
پدر من مرد قدبلندی است.
This perfume smells nice.
این عطر بوی خوبی داره.
I brought some new shirts.
چندتا پیراهن جدید آوردم.
Sarah is a good girl.
سارا دختر خوبی است.
تبدیل صفت به قید
با اضافه کردن ly به آخر برخی از صفات می توانیم از آنها قید حالت بسازیم.
آرام- به آرامی | Slow- slowly |
دقیق- بادقت | Careful- carefully |
آسان- به آسانی | Easy- easily |
نرم- به نرمی | Soft- softly |
سریع- با سرعت | Quick- quickly |
کامل- کاملا | Complete- completely |
بی دقت- با بی دقتی | Careless- carelessly |
زیبا- به زیبایی | Beautiful- beautifully |
صفت ها و قیدها شکل تضمینی برتر(Adjective & Adverbs)
برای ساختن شکل برتر صفات یا قیدهای یک بخشی، -er به آخر آنها اضافه می کنیم.
زود- زودتر Soon- sooner | سرد- سردتر Cold- colder |
سریع- سریعتر Fast- faster | زرنگ- زرنگتر Smart- smarter |
برای ساختن شکل برتر صفات یا قیدهای بیشتر از دو بخش، more قبل از آنها اضافه می کنیم.
مشکل- مشکل تر | Difficult- more difficult |
زیبا- زیباتر | Beautiful- more beautiful |
باسرعت- سریع تر | Quickly- more quickly |
بادقت- دقیق تر | Carefully- more carefully |
بعضی از صفات و قیدها بی قاعده هستند.
خوب- بهتر | Good- better |
بد- بدتر | Bad- worse |
کم- کمتر | Little- less |
بخوبی- بهتر | Well- better |
بطور بد- بطور بدتر | Badly- worse |
زیاد- زیادتر | Much/ many- more |
معمولا بعد از شکل برتر صفات و قیدها کلمه than به کار می رود.
She is taller than her sister.
او از خواهرش بلندتر است.
He drives more carefully than his brother.
او با احتیاط بیشتری نسبت به برادرش رانندگی می کند.
صفات و قیدها شکل عالی برترین (Adjectives & Adverbs)
برای ساختن شکل برترین صفات یا قیدهای یک بخشی، -est به آخر آنها اضافه می کنیم.
سرد- سردترین | Cold- coldest |
زرنگ- زرنگ ترین | Smart- smartest |
زود- زودترین | Soon- soonest |
سریع- سریع ترین | Fast- fastest |
برای ساختن شکل برترین صفات یا قیدهای بیشتر از دوبخش، most قبل از آنها اضافه می کنیم.
مشکل- مشکل ترین | Difficult- most difficult |
زیبا- زیباترین | Beautiful- most beautiful |
با سرعت- سریع ترین | Quickly- most quickly |
بادقت- دقیق ترین | Carefully- most carefully |
بعضی از صفات و قیدها بی قاعده هستند.
خوب- بهترین | Good- best |
بد- بدترین | Bad- worst |
کم- کمترین | Little- least |
بخوبی- بهترین | Well- best |
به طور بدی- با بدترین شکل | Badly- worst |
زیاد- زیادترین | Much/ many- most |
معمولا قبل از شکل برترین صفات و قیدها کلمه the به کار می رود.
She is the tallest girl in the class.
او قد بلندترین دختر در کلاس است.
He drives the most carefully of anyone in the family.
او در رانندگی محتاط ترین فرد در خانواده است.
کاربرِد ساختارِ as … as با صفات کمی:
در ساختار مقایسه با as … as میتوانیم از صفات کمی استفاده کنیم در این صورتی الگوی این ساختار به شکل زیر خواهد بود:
as + (اسمِ قابل شمارش یا غیرقابل شمارش) + صفت کمی + as
مثال های زیربرای اسامی قابل شمارش می باشد:
They have as many children as we do.
آنها همانند ما فرزندانِ زیادی دارند.
Tom has as few books as Jane.
تام همانند جین کتاب های کمی دارد.
There are as few houses in his village as in mine.
در روستای او همانند روستایِ من خانههای کمی وجود دارد.
نکته: اگر اسمِ (قابل شمارش) مورد مقایسه در متن واضح و مشخص باشد میتونیم آن را حذف کنیم.
به مثال های زیر دقت کنید:
I have three brothers. That’s as many as you have.
من سه برادر دارم. به همان تعدادی که شما برادر دارید.
همانطور که مشاهده میکند در این جمله، اسمِ مورد مقایسه یعنی brothers در جمله واضح و مشخص است. در نتیجه جملۀ دوم حذف شده است. این جمله قبل از حذف به شکل زیر بوده است:
I have three brothers. That’s as many as you have brothers.
مثال های زیر برای اسامی غیرقابل شمارش می باشد:
Jim has as little patience as Sam.
جیم همانندِ سام صبر کمی دارد.
You’ve heard as much news as I have.
شما به همان اندازه خبرهای زیاد شنیدهاید که من شنیدهام.
نکته: اگر اسمِ (غیرقابل شمارش) مورد مقایسه در متن واضح و مشخص باشد میتوانیم آن را حذف کنیم.
به مثال زیر دقت کنید:
John eats as much as Peter.
جان به اندازه پیتر زیاد غذا می خورد.
همانطور که مشاهده میکند در این جمله، اسمِ مورد مقایسه یعنی food در جمله واضح و مشخص است. در نتیجه از جمله حذف شده است. این جمله قبل از حذف به شکل زیر بوده است:
John eats as much food as Peter.
روش استفاده از کاما
هنگامی که ما برای توصیف یک اسم از بیش از یک صفت استفاده می کنیم گاهی باید بین صفات کاما بگذاریم و گاهی نیز نباید کاما بیاوریم. ولی این مسئله تا این حد نیز گیج کننده نیست. همانطور که در جدول بالا متوجه شدید صفات 9 دسته بندی دارند، اگر صفاتی که در کنار یکدیگر قرار می گیرند هم جنس باشند در این صورت ما باید برای جدا کردن آن ها از کاما استفاده کنیم.
We rode in a comfortable, luxurious limousine.
سوار یک لیموزین راحت و مجلل شدم.
دقت کنید در این جمله ما برای توصیف لیموزین (اسم) از دو صفت هم جنس استفاده کردیم، در این صورت برای اینکه بتوانیم آن دو را از هم جدا سازیم باید کاما را استفاده کنیم. ولی اگر دو صفت از یک جنس نباشند و ما نیاز به جداسازی آن ها نداشته باشیم در این صورت کامایی بین صفات قرار نمی گیرد. به مثال پیش رو دقت کنید.
She has a big green garden out back.
او یک باغ سبز بزرگ در پشت دارد.
نکته ای که بسیاری از زبان آموزان به آن دقت نمی کنند استفاده از کاما بین صفت آخر و اسم است. از آنجایی که صفات برای توصیف اسم به کار می روند تحت هیچ شرایطی ما نباید آن ها را از یکدیگر جدا سازیم. در این جمله University اسم ما است و آخرین صفت ما که Old است نباید با کاما همراه شود.
My progressive, rigorous old university.
دانشگاه قدیمی مترقی و سختگیر من.
کلام آخر
صفات یکی از مباحثی است که در زبان انگلیسی از اهمیت بسیاری برخوردار است و شما به راحتی می توانید این مباحث را با یادگیری زبان در خانه هم انجام دهید. شما می توانید با صفت ها جمله بندی خود را به زیبایی بنویسید و بر روی مخاطب خود تاثیر خوبی داشته باشید. مسئله ای که زبان آموزان باید در استفاده از صفات به آن دقت کنند به کاربرد صفات مناسب در جایگاه مناسب است.
دیدگاهتان را بنویسید